به گزارش تابش کوثر، صفهای طولانی خرید طلا و ارز در روزهای اخیر نشاندهنده نااطمینانی مردم نسبت به آینده اقتصادی کشور است. بر اساس گزارش روزنامه همشهری، حدود ۲۰ میلیون نفر برای خرید این داراییها به بانک مرکزی مراجعه کردهاند؛ موضوعی که به گفته کارشناسان اقتصادی، ناشی از سیاستهای نادرست پولی و کاهش اعتماد عمومی به سرمایهگذاری در بخش تولید است.
این وضعیت، نتیجه تصمیم بحثبرانگیز بانک مرکزی در عرضه گسترده طلا به بازار است؛ تصمیمی که بسیاری از نمایندگان مجلس و تحلیلگران اقتصادی، آن را یک خطای استراتژیک توصیف کردهاند.
هادی محمدپور، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، با انتقاد از این سیاست، آن را نشاندهنده ناامیدی مردم از سرمایهگذاری در تولید دانسته و میگوید: «ما امروز شاهد صف ۲۰ میلیون نفری شهروندان برای خرید ارز و طلا از بانک مرکزی هستیم. این نشان میدهد که مردم دیگر امیدی به سرمایهگذاری در تولید ندارند و به دنبال حفظ ارزش داراییهای خود از طریق خرید داراییهای امن مانند طلا و ارز هستند.»
او هشدار داده که این تصمیم تنها یک مُسکن موقتی برای کنترل بازار است و تأکید دارد: «بانک مرکزی بهجای حراج طلا، باید این نقدینگی را به سمت تولید هدایت میکرد. در شرایطی که صنایع کشور از کمبود سرمایه در گردش رنج میبرند، این تصمیم تنها وضعیت را بدتر میکند.»
پیامدهای منفی فروش طلا
نمایندگان مجلس و کارشناسان نسبت به عواقب بلندمدت فروش گسترده طلا هشدار دادهاند. از جمله مهمترین تبعات این سیاست، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• خروج سرمایه از تولید: مردم به جای سرمایهگذاری در کسبوکارهای مولد، به خرید طلا و ارز روی آوردهاند که این امر میتواند رکود در بخش تولید را تشدید کند.
• افزایش سوداگری و دلالی: تزریق حجم بالایی از طلا به بازار، زمینه را برای سفتهبازی و افزایش نوسانات قیمتی فراهم کرده است.
آ کاهش ذخایر استراتژیک: طلا یکی از پشتوانههای اصلی اقتصاد کشور است و فروش بیرویه آن، قدرت سیاستگذاری پولی را در آینده کاهش میدهد.
راهحلهای جایگزین
کارشناسان معتقدند که بانک مرکزی میتوانست بدون حراج ذخایر طلا، نقدینگی را مدیریت کند. برخی از پیشنهادات جایگزین عبارتند از:
• ایجاد مشوقهای مالی برای تولید: دولت میتوانست با ارائه تسهیلات جذاب به واحدهای تولیدی، سرمایههای مردم را به سمت بخش مولد هدایت کند.
• تقویت بازار سرمایه: حمایت از بازار بورس و افزایش جذابیت سهام شرکتهای تولیدی، راهی برای جذب سرمایههای سرگردان بود.
• انتشار اوراق مشارکت و صندوقهای سرمایهگذاری: این روش میتوانست سرمایههای مردم را در پروژههای عمرانی و صنعتی به کار گیرد، بدون آنکه ذخایر ملی کاهش یابد.
بازی با آتش یا مدیریت بحران؟
منتقدان هشدار میدهند که ادامه این سیاست میتواند اقتصاد کشور را با چالشهای جدی مواجه کند. خروج سرمایه از تولید، افزایش دلالی و کاهش ذخایر استراتژیک تنها بخشی از تبعات این تصمیم است.
نمایندگان مجلس از بانک مرکزی خواستهاند که سیاستهای خود را بازنگری کند و به جای فروش طلا، راهکارهای پایدارتری برای مدیریت نقدینگی بیابد. در غیر این صورت، صف ۲۰ میلیونی خرید طلا، نشانهای از بحران عمیقتر در سیاستهای اقتصادی کشور خواهد بود.
م/۱۱۰
نظر شما