به گزارش رسانه الکترونیکی تابش کوثر حجت الاسلام و المسلمین سید صدر الدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی ، در شب دوازدهم محرم الحرام در حسینیه موسسه مذهبی جامعه جعفری با بیان اینکه ما در شب های گذشته بخش هایی از وصیت نامه امام حسین علیه السلام را برای سروران عزیز مطرح می کردیم ، گفت :امام حسین علیه السلام فرمود : من می خواهم اصلاح امر امت کنم ، لازمه ی اصلاح این است که باید افسادی صورت گرفته باشد ، مشکلاتی پیش آمده باشد که یکی باید این مشکلات از سر اسلام بر دارد و عرض کردیم که بعد از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چند مشکل جدی به وجود آمد که با گذشت زمان بیشتر شد
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات این بود که آمدند علی علیه السلام را از اسلام گرفتند که این مصیبت خیلی بزرگی بود ، افزود : امامت شریک قرآن است ، در در زیارت امام زمان می گوییم یا شریک القرآن یعنی ای کسی که در هدایت قرآنی و نجات مردم با قرآن همدوش حرکت می کنی و در واقع معلم و مفسر قرآن هستی که متاسفانه آنها شعار معروف حسبنا کتاب الله را دادند
یک مشکل امت شعار حسبنا کتاب الله بود
حجت السلام و المسلمین شریعتی در ادامه تشریح کرد : چون پیامبر اکرم احساس کرده بودند که بعد از ایشان ، مشکلی برای پیغمبری جامعه پیش خواهد آمد لذا در بستر بیماری فرمود: بروید یک قلم و کاغذ برای من بیاورید تا مطالبی را بنویسم که بعد از من گمراه نشوید که یکی فریاد زد چه چیزی می خواهی بنویسی ، کتاب خدا برای ما کافیست ؛ ان الرجل لیهجر ، گفت : این آقا تب به سرش زده و دارد هذیان می گوید که دیگری گفت این چه حرفی بود که زدی و شخص دیگری گفت : بروید قلم و کاغذ بیاورید ، پیغمبر دستور داده که در این هنگام پیامبر اکرم فرمود : بیرون بروید دیگر نمی خواهم چیزی بنویسم چون هر مطلبی می نوشت ، با ان کلمه که نعوذ بالله پیغمبر عقل از سرش پریده بود و هذیان می گوید دستاویز قرار می دادند و اوضاع خیلی بدتر می شد ، اینجا بود که پیامبر اکرم با آقا امیرالمومنین خلوت و وصایایی به حضرت کرد که من فکر می کنم همه مصیبات ائمه را برای امیرالمومنین بیان فرمود که باید تحمل و صبوری کند تا ریشه اسلام بماند پس یک مشکل امت این بود که از امامت جدا شد
وی در ادامه اظهار کرد : من در گذشته یک موقعی به خودم می گفتم آیا این همه جنایت هم می شود که در کربلا نوشتند دست و سر بریدند که الان آدم می بیند اینچنین در حق زنان و بچه ها و اهل یک خانواده وقبیله جنایت می کنند تازه می فهمیم اربابان اینها هم همینطور بودند ، اینها طرفدار ابوسفیان و معاویه و یزید هستند و رسما هم از آنها حرف می زنند
آیات قرآن به دو دسته است ، آیات محکمات و آیات متشابهات
رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه قرآن بی امام قابل شناخت نیست ، تشریح کرد : آیات قرآن دو دسته است ، یک سری از آیات محکمات و یک سری از آیات متشابهات است ، در آیات محکمات ،احکام بیان شده که خیلی شفاف است ولی در آیات متشابهات ، تفسیر و تاویل و مفاهیم آیات سخت است و اینجاست که باید از اهل علم پرسید ، خود قرآن می گوید : فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(1)
بپرسید از اهل ذکر اگر نمی دانید در جای دیگر ، وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ(2) تاویلش را نمی دانند مگر خدا و کسانی که راسخ در علم اند ، اینها جایگاه امامت نشان می دهد ، لذا پیغمبر اکرم در بستر می خواست برای جامعه بشری بنویسید که آن شعار را دادند و نهایتا پیغمبر اکرم با دل شکسته و یک غمی رحلت کردند زیرا دیدند که دارند حرکت سازماندهی می کنند تا جلوی اهل بیت و خاندان پیغمبر بایستند و طولی هم نکشید که همه این جهت دادن ها و زاویه سازی ها نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت شروع شد و این یکی از مفاسد بزرگی بود که در جامعه اسلامی اتفاق افتاد
مشکل دیگر : کسانی که تا مرفق دستشان به خون اسلام آلوده بود ، خلیفه مسلمین شدند
حجت الاسلام و المسلمین شریعتی با بیان اینکه مفسده و مشکل دوم این بود ، جای پیغمبر حکم می دادند اما از ته دل دشمن خدا و رسول بودند و در ظاهر از این دین بهره وری و استفاده می کردند ولی منافع قومیت و قبیلگی خودشان را سامان می دادند . یک روز رفیق معاویه بهش گفت چرا انقدر ناراحتی هستی ، گفت : گوش بده ، رفیقش گفت چه خبره ، چیزی نیست ، صدای اذان می آید ، گفت ناراحتی من هم برای همین است که پسر یتیم عبد المطلب کاری کرده که در شبانه روز حداقل 10 مرتبه نامش را می برند من اگر این صدا را خاموش کنم ، خوشحال می شوم ، این سلسله شجره خبیثه که پیامبر اکرم هم در خواب دیدند مثل میمون از منبرش بالا می روند ، اینها طراحی کردند تا نسل پیغمبر از بین ببرند
وی در ادامه تشریح کرد : شما حادثه کربلا را از روز عاشورا دنبال کنید تا اسیر گرفتن اهل حرم و بعد شهر به شهر بردن و همه کف و هلهله و اظهار شادی کنند ، اینها همه برای براندازی اسلام است ، این خیلی مصیبت بزرگی بود که امام حسین مثل پدرش امام علی قرآن ناطق بود و می دانست اینها چه برنامه ای دارند و زمانی که از امام حسین می خواستند بیعت بگیرند ، آقا فرمودند عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ فرمود : فاتحه اسلام را باید بخوانیم که اگر رهبر امت اسلام یزید باشد یعنی دیگر این اسلام و دین از بین رفت ، صحبت های سال 42 امام یادتان است که با کارهای شاه ، سپردن مملکت به آمریکایی و اسرائیلی ها ، فریاد می زند علما اسلام از دست رفت ، این یک واقعیتی است
کربلا در کربلا می ماند اگر زنیب نبود
رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه یک زمانی روشنفکران به ما می گفتند ، یعنی چه خدا می خواهد زنیب را اسیر ببیند ؟ یعنی چه ؟ اینها پرده نشینها هستند و عصمت خدایی هستند و نباید در منظر نامحرم قرار بگیرند ، این چه خدایی است نعوذ بالله که می خواهد اینها را اسیر ببیند اما وقتی آدم آثار حرکتی اهل بیت رصد و دنبال می کند که چقدر اینها غوغا کردند و دنباله حرکت اصلاحی امام حسین علیه السلام به عهده گرفتند و در کوفه شلاغ برداشتند و به تن آدم های دنیا پرست منافق زدند ، اول آنها را کتک زدند و بعد محله به محله اول کربلا را توجیه کردند و بعد پوزه آنهایی که علیه امام حسین و نهضت حرف می زدند ، به خاک مالیدند ، ما مدیون زحمات حضرت زنیب و 84 نفر هستیم
حجت الاسلام و المسلمین شریعتی با بیان اینکه کربلا در کربلا می ماند اگر زنیب نبود ، بیان کرد : آنوقت می گفتند یک جنگ کوری در یک بیابان اتفاق افتاد و یک عده جنگیدند و کشته شدند اما اهل بیت که آمدند قدم به قدم روضه خواندند و حرف زدند و افشاگری کردند و صحنه جنایت و نوع کشتن و غارت را همه ، یکی پس از دیگری افشا کردند و کربلا زنده ماند ، آن غده ای که داشت اسلام نابود می کرد شام بود ، یک سفر جمعی به مرکز سرطان یعنی شام رفتند و از دربار خود یزید ، بازار شام ، مسجد شام خطبه های مفصلی هم حضرت زینب خواندند و هم حضرت ام الکلثوم و هم امام سجاد در نماز جمعه مسجد اموی خواندند
یزید برای تبرئه خودش یک هفته عزاداری گرفت
وی افزود : کار به جایی رسید ، یزیدی که روز اول به لب و دهان امام حسین علیه السلام چوب می زد و می گفت کاش که بزرگان من در بدر بودند و الان به من می گفتند یزید باریکلا که انتقام گرفتی ، همین یزید دست روی دست می زد و به امام سجاد می گفت خدا عبید الله لعنت کند ، من که نمی خواستم پدر شما را بکشم ، این عبید الله این کار کرد ، من می خواهم توبه کنم چه کار کنم ، ما که می دانیم او دروغ می گوید ، مگر یزید دین و امام سرش می شود ، مردم شورش کردند ، فهمیدند اینها خاندان پیغمبر هستند ، یک هفته عزاداری اعلام کرد ، این واقعیت است که در کاخ یزید به خاطر امام حسین عزا می گیرند تا خودش را تبرئه کند و در حقیقت بگوید که من مقصر نبودم
این عالم دینی در ادامه تشریح کرد : هنگام خروج امام حسین علیه السلام از مکه ریش سفید ها به حضرت گفتند : به حرف ما که گوش نمی دهی خودت و جوانهایت برو اما ببین اوضاع چطور است و اگر بر وفق مراد بود این زن ها و بچه ها را ببر و ما توصیه می کنیم الان اینها را نبر که امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمودند :در خواب به جدم رسول الله گفتم با بچه ها چه کار کنم که فرمود حسینم آنها را هم ببر به عراق ، خدا می خواهد انها را اسیر ببیند
اسارت اهل بیت دنباله حرکت اصلاحی امام حسین است
رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه اسارت اهل بیت دنباله حرکت اصلاحی امام حسین است ، در پاسخ به روشنفکرانی که می گفتند یعنی چی خداوند می خواهد اهل بیت اسیر ببیند ، گفت :
بله فکر اگر اسیر باشد بده ، دلها اگر اسیر باشد بده اما اگر دل و قلب و فکر آزاد باشد ، دست بسته باشد و آدم حرف عقل بزند ، حضرت زینب دستانشان بسته بود اما فکرش قرآن است زبانش گویاست ، حضرت زینب یک مثلی زد ، گفت : شما ظاهرتان مثل قبر ها زیباست اما باطنتان مرده است ، مقبره ها را زیبا می کنند اما در آن مرده است یا فرمود : ظاهرتان مثل سبزه زاری است اما در لجن وارها این سبزه ها روییده شده ، چهره تان اثر سجده دارد و قرآن خوب می خوانید اما لجن همه وجودتان را گرفته است
دستور قتل حضرت زینب توسط عبیدالله
حجت الاسلام و المسلمین شریعتی در ادامه تشریح کرد : در مجلس عبید الله حضرت زینب سلام نکرد و در گوشه ای نشستند و زن ها دور حضرت زینب حلقه زدند و نشستند ، عبید الله گفت : این زن متکبره کیست که سلام نکرد ، بعد از اینکه دو سه مرتبه این سوال را پرسید یکی گفت : این عقیله بنی هاشم دختر علی است ، تا نام زینب را شنید شروع کرد به زخم زبان زدن و گفت : الحمد لله که شماها را خدا کشت و رسوایتان کرد و ان ادعاهای عجیب و غریبی که داشتید همه دروغ از کار درآمد و شما دروغ گویید، حضرت زینب سلام نکرد و روی زانو نشست و گفت : خدا را شکر که ما را در سایه نبوت و رسالت ، بزرگی و کرامت بخشید ، عبید الله می دانی چه کسی رسواست ؟ آنهایی که گنهکار و جنایتکار هستند ، آنهایی که دروغ می گویند فاجر هستند و الحمد لله ما از این دسته نیستیم یعنی شما فاجر و دروغ گو هستید
وی افزود : عبید الله از این پاسخ خیلی عصبانی شد و گفت : زینب دیدی خدا با برادرت چه کرد که جضرت در پاسخ گفت : ما رایت الا جمیلا من جزء خوبی و زیبایی چیزی ندیدم ، خداوند برای برادرم یک مقامی قائل شده بود که به این مقام نمی رسید مگر در سایه شهادت و این هم افتخار ماست ، چنان این پاسخ برای عبید الله سنگین بود که دستور قتل حضرت زینب را داد که یکی در مجلس گفت : عبید الله تا حالا در عرب و عجم کسی دستور قتل زنی را که داغ دیده نداده است ، خجالت بکش و خودت را بی آبرو نکن
پی نوشت :
1) آیه 43 سوره نحل
2) آل عمران آیه 7
۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۷
چنان این پاسخ برای عبید الله سنگین بود که دستور قتل حضرت زینب را داد که یکی در مجلس گفت : عبید الله تا حالا در عرب و عجم کسی دستور قتل زنی را که داغ دیده نداده است ، خجالت بکش و خودت را بی آبرو نکن
کد خبر 15383