جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 17 May 2024
شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۱۸
کد مطلب : 9433
به گزارش خبرنگار اسراءنيوز: جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی همزمان با سالروز شهادت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در این جلسه به بیان فضائل حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) و ذکر مصائب آن حضرت پرداختند و فرمودند: بیت وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام الله عليها) بيت توحيد، تعليم و تزکيه بود؛ يعني همان کاري که ذات اقدس الهي وظيفه انبيا(عليهم السلام)، مخصوصاً وجود مبارک حضرت قرار داد، وجود مبارک زهرا(سلام الله عليها) در عين خانه‌داري، ذکري که بر زبان مطهّرش جاري بود توحيد بود و به فرزندش وجود مبارک امام حسن(عليه السلام) همين که به حرف آمد و به جايي رسيد که کلماتي بفهمد، معالم توحيد تعليم داد.

ایشان ادامه دادند: اصرار صديقه کبرا(سلام الله عليها) اين بود که قرآني زندگي کند؛ حالا آن مقاماتي که در آيه «تطهير» و «مباهله» هست جای خود دارد.

معظم له با اشاره به جایگاه رفیع حضرت فاطمه زهرا از منظر آیه مباهله بیان داشتند: سيدناالاستاد علامه طباطبايي بيان بسيار لطيفي در مورد آيه «مباهله» دارد که می فرمود اينها تنها همراهان پيغمبر نبودند؛ یعنی اينها همراهان پيغمبر نبودند که عاطفه‌برانگيز باشد؛ براي اينکه آيه‌اي که ذات اقدس الهي درباره مباهله نازل کرد اين است که ﴿ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْکاذِبينَ﴾، نه اینکه ما به خدا مي‌گوييم خدايا تو لعنت بفرست! بلکه ما اين کار را مي‌کنيم و لعنت خدا را بر کاذبين قرار مي‌دهيم، پس جعل به دست ماست. چه کسي چنين قدرتي دارد؟ يک وقت است ما مي‌گوييم خدايا عذابت را بر کافرين، کاذبين و مانند آن نازل کن که اين دعاست، اما يک وقت خودِ ما عذاب الهي را بر ديگران تحميل مي‌کنيم؛ اين آيه اين را مي‌خواهد بگويد، ما اهل بیت اين کار را مي‌کنيم.

حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که زندگي‌ ذات مقدس صديقه کبرا یک زندگي قرآني بود، فرمودند: يک وقت است کسی «سبحان الله» مي‌گويد و ذکر مي‌گويد تا ثواب ببرد، اين يک عبادت است؛ اما يک وقت است در همين زندگي روزانه‌اش آيه را تفسير مي‌کند، حديث را تفسير مي‌کند و فرزندش را با توحيد آشنا مي‌کند. بنابراين اگر به ما گفتند اُسوه شما اين ذوات قدسي است؛ يعني موحّدانه انسان زندگي کند و مواظب باشد که درون او سهم خود اوست تا بتواند اين سهم را به صاحب‌سهم دهد؛ به تعبير ديگران که گفتند او ضمير زبان‌بسته‌ها را مي‌داند، انسان همين را به او تقديم مي‌کند. اگر ـ خداي ناکرده ـ اين‌جا جاي «وَلِيجَه» باشد, اين‌جا جاي «بِطَانَه» باشد, اين‌جا جاي محبّت بيگانه باشد، ديگر انسان آلوده را که نمي‌تواند تقديم به «الله» کند. همين سه طايفه آيات قرآني را وجود مبارک صديقه کبرا(سلام الله عليها) در زندگي‌اش اِعمال مي‌کرد.

معظم له در فراز دیگری از فرمایشات خود به بازخوانی بيانات نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) در هنگام مراسم دفن حضرت فاطمه صدیقه و چرایی عدم بازپس گیری فدک در زمان خلافت حضرت امیر پرداختند و اظهار داشتند: فدک باغي بود که در يکي از نبردها به وجود مبارک پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) مصالحه شده بود و حضرت هم فدک را به وجود مبارک صديقه کبرا(سلام الله عليهما) بخشيد و «نِحله» بود، براي اينکه دستشان باز باشد و فقراي مدينه مخصوصاً بني‌هاشم را دريابند. بعد از رحلت حضرت، به بهانه‌هاي گوناگوني از دست حضرت گرفتند.

ایشان افزودند: الآن اگر سعودي ها عاقل باشند و بخواهند از آتش نجات پيدا کنند بايد فدک را در اختيار سادات مدينه و مراجع سيّد قرار دهد که اولاد زهرا آن‌جا را حوزه علميه درست کنند و مکتب فاطميه آن‌جا ترويج شود؛ اگر بخواهند از عذاب الهي نجات پيدا کنند، راهش اين است.

معظم له اذعان داشتند: حضرت امير که وقتي قدرت را در دست گرفت، با وجود آن خطبه‌هاي غرّاي خود که فرمود: اگر هفت آسمان را به من بدهند و بخواهند از من که به يک مورچه ظلم کنم نمي‌کنم، ولي نتوانست فدک را استرداد کند و به اولاد فاطمه برگرداند. فدک که براي حضرت امير نبود که از حقّ خودش صرف‌نظر کند يا فدک براي ملت نبود تا بگوييم او وليّ مسلمين است، فدک براي بچه‌هاي فاطمه بود و حضرت امير نتوانست آن را استردادکند. چرا حضرت امير نتوانست؟ اگر مي‌توانست که يقيناً اين کار را مي‌کرد، آن هم با آن قدرت. سرّش آن است که تنها اوّلي و دومي و سومي نبودند، سرّش در اين خطبه و در اين ناله‌هاي حضرت امير در هنگام دفن حضرت زهرا مشخص مي‌شود، اين ناله را توجه کنيد که حضرت چه فرمود؛ نگفت اوّلي و دومي و سومي به فاطمه(سلام الله عليها) ستم کردند، گفت امّت ستم کرد. وقتي امّت ستم کند، در برابر ملت کسي نمي‌تواند بايستد؛ لذا خود حضرت وقتي به حکومت رسيد نتوانست فدک را برگرداند. چکار کردند که امت را فريب دادند؟! تمام تبليغات و سخن پراکنیها دست اينها بود.

حضرت آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود به بخش هایی از خطبه فدکیه اشاره کردند و فرمودند: يکي از تلخ‌ترين جمله‌هاي خطبه فدکيه اين است که حضرت رو کرد به اوّلي فرمود: «أَ تَرِثُ‏ أَبَاکَ‏ وَ لَا أَرِثُ أَبِي» چطور تو از پدرت ارث گرفتي و من از پدرم ارث نمي‌برم؟ آيا در قرآن آيه‌اي هست که تو مي‌داني و من نمي‌دانم؟ اينکه نيست, اگر مي‌گويي انبيا ارث نداشتند که سليمان‌بن‌داود, سليمان پسر او بود دارد ﴿وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ﴾ تو چه مي‌گويي که انبيا ارث نمي‌گذارند! مگر سليمان پيغمبر نبود؟ مگر داود پيغمبر نبود؟ مگر اين آيه در قرآن نيست که سليمان از پدرش ارث برد؟ هر دو هم پيغمبر بودند، پيغمبر ارث نمي‌گذارد يعني چه؟! مال زياد نمي‌گذارند، اما همين مختصري که مي‌گذارند ارث است. آ‌ن جمله تلخ و سوزان اين است که چون در اسلام اگر کسي مسلمان باشد و بعضي از فرزندان او ـ معاذ الله ـ مسلمان نباشند کافر از مسلمان ارث نمي‌برد فرمود: «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَيْنِ لَا يَتَوَارَثَانِ» ما را مسلمان نمي‌دانيد؟! «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَيْنِ لَا يَتَوَارَثَانِ» آخر چرا ارث ما را نمي‌دهيد؟! او که پيغمبر بود ارث داد، مگر اينکه ـ معاذ الله ـ ما را مسلمان ندانيد «هَلْ تَقُولُونَ إِنَّ أَهْلَ مِلَّتَيْنِ لَا يَتَوَارَثَانِ».

معظم له در پایان به بیان مراثی و مصائب حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها پرداختند
https://tabeshekosar.ir/vdca.enok49nye5k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما