جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 3 May 2024
جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۴۱
کد مطلب : 23
آیت الله العظمی مظاهری

فضائل و برکات ماه مبارک رمضان

فضائل و برکات ماه مبارک رمضان
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
آیت الله العظمی مظاهری -به تناسب حلول ماه مبارک رمضان، مقداري راجع به برکات و فضائل اين ماه ارزنده و با اهميّت، سخن مي‌گوييم.
ماه رمضان، ماه حرکت به سوي خدا
ارزش‌هاي معنوي و برکات بي‌نظير ماه مبارک رمضان در ميان مسلمانان مغفول است و از اين جهت توجه لازم به اين ماه پر نور و برکت نمي‌شود. در اين ماه مبارک، انسان مي‌تواند خود خداوند را عيدي بگيرد؛ توجه به برکات اين ماه و استفادۀ معنوي از آن موجب مي‌شود در روز عيد فطر، عيدي انسان خود حق تعالي باشد. ماه مبارک رمضان، ماه تزکيه و تهذيب نفس است و چنان انسان را تزکيه مي‌کند که مصداق «قَلْب الْمُؤْمِنِ‏ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»[۱] مي‌شود، يعني قلب او را جايگاه خداوند متعال مي‌گرداند. ماه مبارک رمضان مي‌تواند انسان را به مقام وصل و مقام شهود برساند، به گونه‌اي که عبادات و به خصوص نماز او مکالمه و معاشقه با پروردگار عالم باشد. ماه مبارک رمضان مي‌تواند انسان را به جايي برساند که بر عالم وجود مسلّط شود و بتواند هرچه بخواهد، انجام دهد؛ همان‌گونه که خداوند در حديث قدسي فرموده است: «اي بندۀ من! تو به مقام عبوديت برس، آنگاه هرچه که من مي‌کنم،‌ تو هم مي‌تواني همان را انجام دهي.»[۲]
چنين انساني نه فقط مي‌تواند شيطان انسي و شيطان جنّي را در غل و زنجير کند، بلکه مي‌تواند عالم مجرد و ملائک را تسخير نمايد و بر عالم وجود تسلّط پيدا کند. اگر در روايات بسياري تأکيد شده است که متوجه برکات ماه مبارک رمضان باشيد و علاوه بر زوزه‌داري، با خداوند منّان رابطۀ عاطفي بر قرار کنيد، براي اين است که در اين ماه، انسان مي‌تواند راه صد ساله را طي کند و به مقصود برسد.
البته پيمودن مسير حرکت به سوي خداوند و رسيدن به لقاي الهي، سخت نيازمند توجّه و بيداري است؛ همان توجه و بيداري که استاد بزرگوار ما علامه طباطبائي«رحمةالله‌عليه» در آخرين لحظات حيات، اين واژه را مرتّب تکرار کردند تا از دنيا رفتند: «توجّه، توجّه، توجّه».
حيف است که ماه مبارک رمضان بيايد و به غفلت بگذرد. حيف است که در اين ماه عزيز، روزه گرفتن براي ما سخت و سنگين باشد. حيف است که روزها و شب‌هاي ماه مبارک رمضان با ساير ايّام و ليالي سال، براي ما تفاوتي نداشته باشد. حيف است که براي رفع تکليف و براي فرار از جهنّم مجبور باشيم روزه‌اي بگيريم و نمازي بخوانيم. بايد بدانيم که هدف اصلي از روزه، تحمّل سختي گرسنگي و تشنگي نيست و اساساً هدف خلقت انسان، گذران چند سال زندگي توأم با مشقّت و سختي نيست.
هدف از خلقت انسان
در ذهن بسياري از آدميان اين سؤال مطرح است که انسان براي چه خلق شده؟ به خصوص افرادي که زندگي خود را با مشقّت مي‌گذرانند، بيشتر با اين سؤال مواجه هستند و حتّي گاه گاهي با زبان مي‌پرسند که خداوند براي چه ما را خلق کرده است؟
جداً اگر هدف از خلقت انسان اين باشد که عمري براي خوردن، پوشيدن، مسکن و ازدواج، تلاش و کوشش کند تا در رفاه قرار گيرد و پس از اين تلاش‌ها و فارغ از برخورداري يا محروميّت از رفاه دل‌خواه خود، بميرد، بايد بگوييم خداوند متعال ظلم کرده است. معلوم است که اين نوع زندگي، عبث و بيهوده است و مسلّماً چنين نسبتي براي خداوند حکيم سزاوار نيست؛ لذا قرآن کريم در اين باره مي‌فرمايد:
«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ»[۳]
خيال مي‌کنيد براي خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تلاش و کوشش شبانه روز و زحمت و مشقّت دنيوي خلق شده‌ايد؟ نه! براي اين کارها خلق نشده‌ايد. پس براي چه خلق شده‌ايد؟! قرآن شريف در اين باره، نکات آموزنده و روشن‌گرانۀ بسياري دارد. گاهي احترام به انسان را به آنجا رسانده که مي‌فرمايد: اي انسان! عالم هستي را براي تو و تو را براي خودم خلق کردم :
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً»[۴]
قريب به مضمون اين آيۀ شريفه، در قرآن کريم تکرار شده است و تکرار اين معاني و مضامين، دليل بر تأکيد است. تأکيدات قرآن کريم نيز ضرورت توجّه انسان‌ها به موضوع مورد نظر را مي‌نماياند. قرآن کريم در آيۀ ديگري مي‌فرمايد: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‏»[۵] يعني تو را براي خودم خلق کردم. اين جمله به اين معناست که انسان مي‌تواند به جايي برسد که دل او عرش خدا شود: «قَلْبَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عَرْشُ الرَّحْمَنِ». به بيان ديگر انسان مي‌تواند در همين دنيا به مقام «تبتّل» برسد.[۶] تبتّل به معناي دل‌کندن از همه چيز و همه کس و فقط دل بستن به خداوند رحمان است. رسيدن به اين مقام، به دنيا و آنچه در دنياست و حتّي به بهشت و آنچه در بهشت است، ارزش دارد.
لذّت و شادماني روزه‌دار
در روايتي آمده است که در بهشت، بعضي افراد منقمر در عالم وحدت هستند. به قدري خداوند بر دل اين افراد حکومت دارد و آنان متوجّه خداوند هستند که از همه چيز حتّي بهشت و نعمت‌هاي آن دل کنده‌اند؛ به همين علّت، بهشت و انواع نعمت‌هاي آن، در پيش‌گاه خداوند شکايت مي‌کنند که خدايا! ‌تو ما را براي او خلق فرموده‌اي، ولي هيچ توجّهي به ما ندارد و از ما دل کنده است. خطاب مي‌شود: اين بنده به من دل بسته است، بگذاريد منقمر در عالم وحدت باشد. در ادامۀ روايت مي‌فرمايد: پروردگار عالم در شبانه روز چندين مرتبه به اين افراد نظر دارد و آنها در هر نظري، سعۀ وجودي پيدا مي‌کنند. در روايات مي‌فرمايد: مُلک او زياد مي‌شود، ولي معناي حقيقي عبارت اين است که سعۀ وجودي پيدا مي‌کند. آنگاه بهشت براي او کوچک مي‌شود و به مقامي مي‌رسد که به او خطاب مي‌شود:
«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً ، فَادْخُلي‏ في‏ عِبادي ، وَ ادْخُلي‏ جَنَّتي‏»[۷]
بنده‌ام! چون بهشت، حتّي بهشت عدن و بهشت رضوان براي تو کوچک است، پس جاي تو نزد من است. نزد خود من بيا. من از تو راضيم و تو از من راضي هستي و جايگاه تو در بهشت، در همسايگي حضرت فاطمۀ زهرا و اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» است.
انسان خلق شده تا به اين مقامات بلند الهي دست پيدا کند، ولي از آنجا که توجه ندارد، با غم و غصّه‌ از خداوند متعال گله و شکايت مي‌کند و غافل از علّت خلقت و ارزش والاي آن، مي‌گويد: اي کاش خداوند اصلاً من را خلق نکرده بود و من به دنيا نيامده بودم!
بالاترين ناشکري‌ها و بالاترين بي‌وفايي‌ها نسبت به پروردگار عالم، همين نوع شکايات است. البته پروردگار عالم هم جواب مي‌دهد، ولي گوش شنوايي وجود ندارد که پاسخ خداوند را بشنود. خداوند سبحان مي‌فرمايد: من شما را خلق نکرده بودم تا مثل کرم ابريشم دور خود تار بتنيد و به اين دنيا دلبستگي پيدا کنيد. بلکه من شما را خلق کردم تا با عباداتي نظير روزه، به جايي برسيد که موقع افطار و لقاي خداوند، بالاترين لذّت‌ها را داشته باشيد:
«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّه‏» ‍[۸]
البته روزه‌ هنگامي از اين برکات نوراني برخوردار است، که مشتاقانه، واقعي و براي رضاي خداوند باشد، و الاّ روزه گرفتن و نماز خواندن از ترس جهنّم، براي انسان سخت و سنگين و مشقّت‌بار است. به همين علّت وقتي ماه رمضان در تابستان و در هواي گرم فرا مي‌رسد، بسياري از مردم از آن واهمه دارند و با دلهره و نگراني وارد اين ماه عزيز مي‌شوند.
در حالي که اهل دل، ساعت و دقيقه شماري مي‌کنند که ماه رمضان بيايد و روزه بگيرند و موقع افطار، به لذّتي وصف ناشدني دست يابند که به دنيا و آنچه در دنياست، ارزش دارد. پس از آن، به لذّت حضور در محضر پروردگار متعال و لقاي او مي‌انديشند و در شب‌هاي ماه مبارک رمضان با دعا و راز و نياز، با نماز شب و قرائت دعاي ابوحمزۀ ثمالي در دل شب، با خداي خويش معاشقه و مکالمه مي‌کنند و لذّت روي لذّت مي‌برند و هر کدام از اين لذّت‌ها، بهتر و برتر از ديگري است.
بنابر آياتي که تلاوت شد، انسان خلق شده تا عالم وجود براي او، و او براي خداوند متعال باشد. وقتي چنين شد، يک ياالله او مي‌تواند عالم را تکان دهد و در اين صورت استکه خواب او هم در ماه رمضان عبادت است، نفس کشيدن او نيز عبادت محسوب مي‌شود، زيرا او خود را براي خدا مي‌داند. خوشا به حال کساني که با شناخت وظيفه، به آن عمل مي‌کنند.
انسان خليفۀ خدا
دستۀ ديگري از آيات قرآن کريم، هدف از خلقت انسان را زبان ديگري بيان مي‌کنند و مي‌فرمايند: خداوند به ملائکه گفت: اي ملائکه! مي‌خواهم خليفه خلق کنم؛ يعني کسي را خلق کنم که خليفة الله باشد:
«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً» [۹]
اين آيۀ شريفه در ابتداي قرآن کريم، بيان شده است و صرفاً مربوط به حضرت آدم«عليه‌السّلام» و نبوّت و ولايت نيست، بلکه مربوط به انسان، يعني همان خليفۀ خدا است.
حال بايد بدانيم انسان که خليفه و جانشين خداي تعالي در زمين است، چه ويژگي‌هايي دارد که چنين مقام بلندي به وي عطا شده است؟ استاد بزرگوار ما علاّمه طباطبائي«رحمةالله‌عليه» مي‌فرمودند: خليفه يا جانشين شدن، وقتي تحقّق مي‌يابد که خليفه، قادر به انجام کارهاي آن موجود اصلي باشد. ؛ لذا خداوند به ملائکه فرمود: مي‌خواهم خليفة الله خلق کنم. ملائکه به اين امر توجّه نکردند و گفتند: خدايا اگر عبادت مي‌خواهي، ما تو را عبادت و تقديس مي‌کنيم، امّا در ميان انسان‌ها، قتل و غارت، زد و خورد و ظلم و فساد زياد مي‌شود. خداوند به آنها جواب نداد و آدم«عليه‌السّلام» را خلق فرمود. وقتي آدم خلق شد، خداوند او را مظهر اسماء و صفات خود قرار داد و با همۀ اسماء و صفات در دل و جان آدم، تجلّي کرد:
«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها»[۱۰]
پس از آن، آدم«عليه‌السّلام» را به عنوان خليفة الله بر ملائکه عرضه داشت و ملائکه عذرخواهي کردند. سپس پروردگار عالم خطاب به ملائکه فرمود: همگان بر اين آدم سجده کنيد و همۀ ملائکه و فرشتگان سجده کردند:
«فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ‏»[۱۱]
جبرئيل امين با همۀ عظمتش، حملۀ عرش با همۀ ‌تقرّبشان و ساير ملائکه به آدم سجده کردند. معناي اين سجده آن است که فهميدند آدم، برتر از همۀ آ‌ن‌هاست.
ماه مبارک رمضان، فرصتي براي تحقّق مقام خليفة اللهي
همان‌طور که بيان شد، خداوند متعال انسان را خليفۀ خود در زمين قرار داده است، امّا نکتۀ مهم آن است که انسان بايد زمينۀ برخورداري از مقام خليفة اللهي را ور وجود خود ايجاد کند تا از آن مقام رفيع بهره‌مند گردد. به بيان ديگر هر انساني، لياقت و توفيق جانشيني خداوند را ندارد، هرچند خمير مايۀ اين جانشيني در وجود او نهفته باشد. پس بايد تلاش کند و به توفيق بهره‌مندي از مقام جانشيني خداوند تعالي دست يابد. ماه مبارک رمضان، فرصت بسيار ارزشمند و کم نظيري براي نيل انسان به مقام خليفة اللهي محسوب مي‌شود و آدمي مي‌تواند در اين ماه، به جايگاهي والاتر و برتر از ملائکه دست يابد. به قول مثنوي، به جايي برسد که:
گفت جبريلا بلا اندر پي ام گفت رو رو من حريف تو ني ام
قرآن کريم مي‌فرمايد: انسان مي‌تواند به مقامي برسد که ملائکه را ببيند و ملائکه با او حرف بزنند و او را دلداري دهند:
«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏، نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»[۱۲]
ملائکه بر کساني که عاشقانه و حقيقتاً خداوند را مي‌خوانند و دلشان تجلّي‌گاه خدا شده است، نازل مي‌شوند و آنها ملائکه را مي‌بينند و ملائکه به ايشان دل‌داري مي‌دهند و مي‌گويند: دنيا چيست که شما براي آن غم و غصّه بخوريد؟ شما که خدا را داريد، چه غم داريد! در مورد گذشته‌ها غم مخوريد و از آينده نگران نباشيد، ما کمک کار شما در دنيا و آخرت هستيم.
سقوط ناشي از بي‌توجهي
توجّه و بيداري در ماه مبارک رمضان، انسان را به مقام خليفة اللهي مي‌رساند و در مقابل آن، غفلت و بي‌توجهي، سقوط عجيب و شديدي در پي خواهد داشت. قرآن شريف مي‌فرمايد: اي خليفۀ خدا! صعود يا سقوط تو، دست خود توست؛ اگر صعود کني،‌ملائکه با تو هم صحبت مي‌شوند، ولي اگر سقوط کني، بدتر از هر درنده و ميکروبي خواهي شد.
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ»[۱۳]
بسياري از ميکروب‌ها خطرناک هستند؛ بعضي از ميکروب‌ها انسان را مي‌کشد و و برخي ديگر، انسان را مردار مي‌کند. قرآن‌ کريم مي‌فرمايد از ميکروب بدتر، کسي است که به جاي اين‌که خليفة‌الله شود، سقوط کند. آنگاه سقوط او به جايي مي‌رسد که وي را به وسط جهنّم مي‌اندازند و حميم جوشان روي سر او مي‌ريزند و مي‌گويند: بدي‌ها، ظلم و جورها و خيانت‌هايي که در دنيا انجام دادي را بچش! او در جهنم داد و فرياد مي‌کند، ولي از جانب پروردگار خطاب مي‌شود:
«قالَ اخْسَؤُا فيها وَ لا تُكَلِّمُونِ»[۱۴]
اعمال زشت، گناهان و ظلم‌هاي اين افراد، آنها را به صورت سگ درآورده است؛ لذا پروردگار عالم به ايشان نمي‌گويد دور شويد، بلکه واژه‏اى را به كار مى‏گيرد كه در زبان عربى، در پاسخ به سر و صداى بى‏جاى سگان، به كار گرفته مى‏شود: «اخْسَؤُا فيها»؛ زيرا کردار آنان به گونه‌اي بوده است که به جاي رسيدن به مقام خليفة اللهي،‌ به حيوانان درنده شبيه شده‌اند.
از همگان تقاضا دارم که در اين ماه مبارک رمضان، ‌روي اين مسائل و مباحث کمي فکر کنيد و به ماه مبارک رمضان، اهميت دهيد تا روزۀ شما، روزۀ عوامانه نباشد.

مراتب روزه
روزه سه مرتبه دارد که عبارتند از «روزۀ عوام»، «روزۀ خواص يا روزۀ اخلاقي» و «روزۀ اخصٌ الخواص يا روزۀ دل».
روزۀ عوامانه، روزه‌اي است که معمولاً عموم مردم مي‌گيرند و براي اينکه جهنّم نروند و هنگام روزه داري، از آنچه به عنوان مبطلات روزه در رساله‌ها آمده، اجتناب مي‌ورزند. حقيقتاً بايد گفت: هدف خداوند متعال از وجوب روزه، گرفتن روزۀ عوامانه نيست؛ گرچه اين روزه لازم و واجب است، ولي کافي نيست. انسان وقتي روزه مي‌گيرد، بايد علاوه بر اينکه شکم و اعضا و جوارح او روزه است، چشم و گوش و زبان او نيز روزه باشد. اين مسائل در رسالۀ مراجع تقليد نيست، امّا مرجع تقليد گفته است که اگر کسي غيبت کند، تهمت بزند، نگاه‌هاي زشت و حرام کند، دوست‌يابي‌هاي نابجا داشته باشد و ... روزۀ او روزۀ واقعي نيست و روزه‌اش باطل است، گرچه قضا و کفّاره ندارد.
پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» ملاحظه کردند که زن روزه‌داري در حال فحش دادن است؛ فرمودند: غذا بياوريد تا اين فرد بخورد، زيرا اين روزه نيست! روزه‌اي که در آن غيبت باشد، روزه‌اي که همراه با فحش باشد، روزه‌اي که در آن تهمت باشد، روزه‌اي که در آن نگاه آلوده و برخورد نامناسب با نامحرم باشد، روزه‌اي که در آن ظلم به يکديگر باشد و امثال آن، گرچه از نظر رساله و فقه، درست است و قضا و کفاره ندارد، امّا مقبول خداوند نيست و نمي‌تواند خليفة الله درست کند.
بعضي از مردم در مراتب بالاتري روزه‌ مي‌گيرند؛ يعني علاوه بر اينکه از مبطلات فقهي روزه اجتناب مي‌کنند و شکم و اعضا و جوارحشان روزه است، دل و قلبشان نيز روزه مي‌باشد. آنها در پايان ماه مبارک رمضان به جايي مي‌رسند که فقط به خداوند متعال دل بسته‌اند.
ماه مبارک رمضان، فرصتي براي تمرين روزه‌داري دل است. دل از آن خداست، نبايد باغ وحش باشد. اگر هرگوشه‌اي از دل را چيزي تصاحب کند، در حقيقت شرک و ظلم به خداست. اگر هم نمي‌توانيم اين‌طور روزه بگيريم، لااقل بايد مواظب باشيم که چشم و گوش و زبان ما روزه باشد، تا مورد قبول خداوند واقع شود؛ زيرا قرآن شريف مي‌فرمايد:
«إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»[۱۵]
توصيه‌‌هاي اخلاقي
در ماه مبارک رمضان، موقع افطار، دعا کنيد و به دعاهاي کوچک و دنيوي نيز بسنده نکنيد. از خداوند بزرگ و بلند مرتبه، خواسته‌هاي بزرگ داشته باشيد. يکي از دعاهايتان اين باشد که: خدايا! تو بايد دستم را بگيري. خدايا دست مرا بگير تا من خليفة الله شوم. يکي از دعاهايتان اين باشد که: خدايا! عاقبت امر ما، فرزندان ما و خانوادۀ ما را ختم به خير کن. نکند يک دفعه منحرف شويم و به خاطر دنيا، زير همه چيز بزنيم.
هرچه مي‌توانيد به خلق خدا خدمت کنيد، به خصوص در اين وضعيت اقتصادي نامناسب که مردم از نظر معيشتي در تنگنا هستند، در حد توان از همديگر دستگيري کنيد و مشکلات يکديگر را رفع نماييد، نکند در نزديکي و در همسايگي شما افراد گرسنه و نيازمند باشند و شما خبر نداشته باشيد و آنان را ياري نکنيد!
به ديگران بسيار دعا کنيد. حتّي اگر نمي‌توانيد مشکلات زندگي مردم را رفع کنيد، ‌لاأقل براي آنها دلسوزي کنيد و موقع افطار، براي رفع گرفتاري همۀ مردم دعا کنيد.
از همگان تقاضا دارم که در ماه مبارک رمضان، با قرآن کريم، انس داشته باشيد. هم قرآن بخوانيد، هم تفاسير آن را ملاحظه کنيد و هم در آن تدبّر و انديشه کنيد. نمازهاي جماعت، جلسات قرآن و حضور در مساجد را پررنگ‌تر و باشکوه‌تر برگزار نماييد.
در اين ماه مبارک، از منبرها و سخنراني‌‌هاي مفيد استفاده کنيد. از نوارهاي خوب ديني، استفاده کنيد و آگاهي‌ها و اطّلاعات ديني خود را افزايش دهيد.
همۀ وقت خود را صرف تماشاي فيلم و سريال‌هاي تلويزيون نکنيد و در اين ماه مبارک رمضان، لاأقل نصف آن زمان را به قرآن خواندن و مطالعۀ کتاب‌هاي ديني و رفتن به مساجد اختصاص دهيد.
پي‌نوشت‌ها:
======================
۱] بحارالانوار، ج ۵۵، ص ۳۹ .
۲] مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۵۸ .
۳] مؤمنون / ۱۱۵.
۴] لقمان / ۲۰.
۵] طه / ۴۱.
۶] ر.ک: سير و سلوک؛ مقدّمه، صص ۱۳۵-۱۳۷ .
۷] فجر / ۳۰-۲۷.
۸] الکافي، ج ۴، ص ۶۵ .
۹] بقره / ۳۰.
۱۰] بقره / ۳۱.
۱۱] حجر / ۳۰ .
۱۲] فصّلت / ۳۱-۳۰.
۱۳] انفال / ۲۲.
۱۴] مؤمنون / ۱۰۸.
۱۵] مائده / ۲۷ .
https://tabeshekosar.ir/vdca1.nu449nekk5.html
نام شما
آدرس ايميل شما