جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 3 May 2024
يکشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۳۹
کد مطلب : 22026
حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: پیام قرآن کریم که کلی و دائم است به مسلمانان، یهودی‌‌ها، مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها و هر کسی که به دینی از ادیان الهی معتقد است این است که پرچم دین و توحید را نگه‌دارند. دین خیمه‌ای است که یک ستون اصلی دارد که آن توحید است و موحدان باید ستون خیمه دین را حفظ کنند «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا» این پیام جهانی قرآن و دین است.
به گزارش خبرنگار شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) حضرت آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۱۳ تا ۱۴ سوره «شوری» روز شنبه ۲ خرداد، بیان کرد: اهل بیت (ع) می‌توانند مَثَل الله یعنی مظهر، آیت و خلیفه خداوند باشند اما مِثل الله نمی‌توانند باشند. امام سجاد (ع) در روز عرفه می‌فرمایند «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّينَ، وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّينَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دون‌ها؛ كمترين كمتران ‌و‌ خوارترين خواران ‌و‌ مانند ذرّه اي‌ يا‌ كمتر از‌ آنم» انسان کامل وقتی ذات خودش را می‌بیند می‌گوید «لم تک شیا». خداوند به حضرت ذکریا فرمود «اِنّی خَلَقْتُکَ و لَم تَکُ شیئاً» انسان در اولین مرحله لا شی‌ء بود بعد به صورت نطفه در ‌آمد و شیء شد اما شیئی که قابل ذکر نبود، این دو مرحله برای هر انسانی که در زمین زندگی می‌کند محقق است و این انسانی که این چنین مراحلی را طی کرده است نمی‌توانند مانند الله باشد بنابراین اهل بیت هم نمی‌توانند مثل الله باشند. بر این اساس و همانطور که در جلسات گذشته بیان شد «لیس کمثله شی» از محکم‌ترین محکمات و به اصطلاح از خط قرمز‌های قرآن است و اهل بیت نیز آیه و آیت خداوند هستند که از آن‌ها بزرگ‌تر در عالم نیست.

وی در تشریح اینکه آیا ابلیس از ملائکه است عنوان کرد: ظاهر قرآن این است که «کان من الجن» است یعنی از جن است و همچنین ظاهر این آیه که می‌فرماید «کان من الکافرین» نشان می‌دهد که در وجود و نهاد او از همان اول خویی از کفر و استکبار وجود داشت این در حالی است که در درون هیچ فرشته‌ای کفر و استکبار نیست و سومین مطلبی که نشان می‌دهد او از ملائکه نیست این است که ابلیس ذریه و فرزند دارد در حالی که فرشتگان ذریه و فرزند ندارند و آن شش هزار سال عبادت ابلیس نیز در بی نهایت کائنات اصلاً به چشم نمی‌آید.

وی اضافه کرد: برای شناخت خداوند یک علم حصولی داریم و یک علم شهودی، علم اول آن چیزی است که در حوزه و دانشگاه یافت می‌شود و فلسفه و کلام عهده‌دار تشریح و تبیین آن می‌باشند و علم شهودی چیزی نیست که در حوزه و دانشگاه بتوان آن را یافت این علم را باید در دعاهایی مانند مناجات شعبانیه پیدا کرد. در علم شهودی انسان اول منادات یعنی خداوند را با ندای دور صدا می‌کند اما وقتی که خداوند نزدیک شد دیگر جای منادا نیست بلکه چون خداوند نزدیک شده است انسان باید با او نجوا کند و به عبارت دیگر مناجات کند و وقتی مناجات انسان تمام شد دیگر باید ساکت شود و بگوید خدایا نوبت من تمام شد و حالا می‌خواهم سخنان تو را بشنوم «إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا؛ معبودا، مرا در شمار کسانی قرار ده که چون آنان را خواندی، پاسخت دادند و چون بدانان نگریستی، بر اثر تجلّی شکوه و جلالت، مدهوش شدند. پس تو با آن‌ها به نهان، راز گفتی و آنان به عیان، به طاعت تو پرداختند.» این همان شهود است. اما در این شهود همه یکسان نیستند و هر کسی به اندازه ظرفیت و آیینه خودش می‌تواند خداوند را مشاهده کند. تفاوت در شهود افراد نقصانی برای خداوند ایجاد نمی‌کند چرا که او بی نهایت است و هر کس که او را شهود می‌کند بعض او را شهود نمی‌کند بلکه خود او را در مقام سوم شهود می‌کند اما مقدار شهود او بسته به خود انسان دارد که برای این شهود چه آیینه‌ای ساخته است، انسان به اندازه همان آیینه خداوند را می‌تواند در مقام اسماء شهود کند. در علم حصولی ما با مفهوم سروکار داریم اما در شهود، شهود و دیدن در کار است بر همین اساس است که در آن لرزیدن و تکان خوردن مطرح است.

آیت‌الله جوادی بیان کرد: ذات اقدس اله که با این جلال و شکوه و عظمت معرفی شده است انسان را آفرید پس او را باید بپروراند، این انسان مانند درخت است که آب حیات می‌خواهد که آب حیات انسان دین است. خداوند در این خصوص فرمود ممکن نیست ما بشر را خلق کرده باشیم و به او دین نداده باشد. بنابراین اگر کسی دین نداشته باشد دیگر انسان نیست و حیات او یا گیاهی است یا حیوانی، چرا که آیه ۷۰ سوره یاسین اشاره به همین مطلب دارد «لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ». پس دین آب زندگانی است و حقیقت آن طوری است که انسان را زنده می‌کند و این چیزی است که خداوند به همه بشر داده است.

وی ادامه داد: اما ۵ پیامبر بزرگوار هستند که پرچم دار جهانی هستند و این آیه به تمام جوامع بشری که خداوند را قبول دارند دستور می‌دهد که با هم این دین را حفظ کنید «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ» بنابراین تنها سخن از اتحاد شیعه و سنی نیست و پیام قرآن کریم که کلی و دائم است به مسلمانان، یهودی‌‌ها، مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها و هر کسی که به دینی از ادیان الهی وابسته است این است که پرچم دین و توحید را نگه‌دارید. دین یک خیمه است که یک ستون اصلی دارد که آن توحید است و موحدان باید این ستون خیمه دین را حفظ کنند «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا» این پیام جهانی دین است و با این فکر دیگر ما داعشی و تکفیری و سلفی نخواهیم داشت. این نشست‌ها و همایش‌های بین المللی دستوری از دستورات قرآن کریم است و نتیجه و خروجی آن چند مقاله نیست بلکه اگر درست کار شود و ستون توحید نگه داشته شود ما در عصر علم در هند موش پرستی و گوساله پرستی نخواهیم داشت، الحاد و شرک در کشورهای دیگر نخواهیم داشت و همچنین عده‌ای مستکبر که مستکبرانه موحدان را تحدید کنند نخواهیم داشت. دین پا بر جا و دینی که ستون آن توسط موحدان عالم نگه داشته شده است افیون نیست بلکه این دین دینی خواهد بود که باعث ممانعت از به وجود آمدن جنگ‌هایی مانند جنگ جهانی اول و دوم خواهد شد. دینی که ستونش زمین افتاده است و خیمه‌اش خفته است افیون خواهد بود چرا که خیمه خفته، انسان خفته تربیت می‌کند و خیمه سرپا، مؤمن و دیندار ایستاده تربیت می‌کند.
https://tabeshekosar.ir/vdcb0gb5.rhb55piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما