حضرت آیتالله جوادی آملی تشریح کرد: طرح مباحث دینی در عصر غیبت که عصر ظلمت است چه فایدهای دارد؟
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: در عصر غیبت در حقیقت این انسان است که در غیبت است نه ولی و خلیفه خدا. به عبارت دیگر این جهل و عدم حضور علمی انسان در زمین باعث غیبت شده است. پس برای رفع غیبت ما باید تلاش کنیم که از این غیبت به در بیاییم و به عقل برسیم و این علوم دینی زمینهاست برای اینکه انسان به اینها عمل کند و از غیبت در بیایید و مشمول لطف حضرت بشود.
به گزارش تابش کوثر حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۶ تا ۱۲ سوره «فصلت» روز دوشنبه، ۲۵ اسفند ماه، بیان کرد: در پاسخ به این سؤال که گاهی گفته میشود ما در عصر غیبت، ظلمت و تاریکی هستیم پس خواندن مسائل دینی و طرح آنها چه فائدهای دارد باید گفت وقتی که ائمه اطهار عموماً و حضرت ولی عصر خصوصاً خلیفه الله هستند و ذات اقدس اله که مستخلف عنه است محیط به کلشی و با همه اشیاء است، بنابراین اگر در غیبت مشکلی هست در غیب ماست نه در غیب ولی ما. بر این اساس اگر ما از غیبت به حضور بیاییم و اگر از جهل به علم بیاییم، مبدأ را میشناسیم و او را میپرستیم و خلیفه مبدأ را نیز میشناسیم و ولایت او را نیز میپذیریم و در روح و ریحان میشویم چرا که حضور فیزیکی برای انسان فایدهای ندارد و انسان تا وقتی که حضور علمی و عاقلانه نداشته باشد مفید و مثمر ثمر نیست، بسیاری از افرادی که در صدر اسلام بودند و نمازهای پنجگانه را پشت بهترین امام جماعت دنیا در مسجد النبی که یکی از بهترین مسجدها به جا آوردند با وجود حضور فیزیکی اما آخر به جایی نرسیدند. پس ما اگر غیبت به در بیاییم بسیاری از مسائل برای ما حل است و این علوم دینی زمینهاست برای اینکه انسان به اینها عمل کند و از غیبت در بیایید و مشمول لطف حضرت بشود.
وی ادامه داد: قرآن کریم آمده است عناصر محوری دین خودش را ذکر کند و در بین آنها به دو اصل اهمیت بیشتری داده است یکی ایمان به مبدأ و دیگری خدمت به خلق. از وجود مبارک امام عسگری (ع)، پیامبر (ص) و دیگر معصومین (ع) رسیده است که دو چیز است که بهتر از آنها فرض ندارد و دو چیز هم وجود دارد که بدتر از آنها نیست آن دو چیز اول ایمان به خدا و خلقت به خداوند است و آن دو چیزی که بدتر از آن نیست یکی کفر به خدا و دیگری ظلم و ضرر به خلق خداوند است «خصلتان لیس فوقهما من آلبر شيء: الایمان بالله و النفع لعبادالله و خصلتان لیس فوقهما من الشر شيء: الشرک بالله و الضرر لعباد الله». این مطالب در اوائل رسالت پیامبر گرامی اسلام آمده است وقتی سورههای مکی را ملاحظه میکنیم متوجه میشویم در بسیاری از سورههای مکی سخن از کمک به فقرا، تولید شغل و رفع بیکاری مطرح است. مثلاً در سور بلد آمده است «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ؛ او با اين انفاقهای ناچيز هرگز به مقام خجستگان نخواهد رسيد، چرا كه هنوز بر آن گردنه صعب العبور گام ننهاده است و چه چيز تو را آگاه كرده است كه آن گردنه صعب العبور چيست؟ آن گردنه، آزاد كردن بنده اى است، يا در روز قحطى طعام دادن، به يتيمى خويشاوند، يا به تهيدستى خاك نشين كه سخت بينواست. او علاوه بر اين كه بر آن گردنه گام ننهاده است، از كسانى نيست كه ايمان آورده و يكديگر را به صبر در راه خدا سفارش كرده و به بخشش به يتيمان و تهيدستان توصيه نمودهاند.» فرمود صراط مستقیم یعنی مستقیم نه آسان و هموار، یعنی راهی که اگر انسان در آن پا گذاشت به بهشت منتهی میشود این راه مستقیم راهی است که نه گمراهی،نه بیراه، نه کجراهه و نه اختلاف دارد اما این راه چاله و عقبه دارد که در این آیات آمده است که چرا اینها این چالهها را طی نمیکنند؟! خداوند در اینجا در تشریح عقبه میفرماید عقبه بنده آزاد کردن، در زمان گرانی و کمیابی به داد فقرا رسیدن است این عقبه است،
این مفسر قرآن عنوان کرد: اگر چه در همین آیات عقبه معنی شده است اما عقبه را وجود مبارک امام رضا (ع) معنا کرده است که تفسیر روشن همین آیات است. ایشان چون در بین ائمه (ع) از قدرت ظاهریی برخوردار بودند به احترام ایشان سفرههای سنگینی پهن میشد و وجود مبارک قبل از اینکه شروع به خوردن بکنند یک ظرف خالی طلب میکرد و از بهترین غذاهای سفره برمیداشت و داخل ظرف میگذاشت بعد این آیات سوره بلد را میخواند و سپس دستور میداد که آن را به فقیر و تهیدست بدهند. فرمود آن کسی که بخورد و تهمانده غذا را به دیگری بدهد که اقتحام عقبه نیست آن کسی که لباسی را بپوشد سپس وقتی مندرس شد آن را به دیگری بدهد اقتحام عقبه نیست اقتحام عقبه کاری است که حضرت امیر (ع) میکرد ایشان هر وقت میخواستند لباسی تهیه کنند یک برای خودشان میخریدند و دیگری را برای قنبر. این کار امام رضا (ع) اقتحام عقبه بود. این دستورات از دستورات بین المللی دین است و مخصوص مسلمانان نیست.
وی اضافه کرد: در سوره فجر که سوره مکی است و قبل از بلد است آمده است «بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا؛ اینها وسيله آزمايش شما هستند. چگونه ثروت براى شما مايه عزّت است در حالى كه شما يتيم را گرامى نمیدارید. و يكديگر را بر اطعام بينوا ترغيب نمیکنید. و ميراث يتيمان را با حق خود يكجا میخورید و مال را بسيار دوست میدارید» یعنی مشکل شما این نیست که مال زیاد دارید بلکه مشکل شما این است که مالتان را زیاد دوست دارید. بنابراین رسیدن به فقرا و تولید کار و امثال ذالک از پیامهای اولیه اسلام است. در این آیات سوره فصلت نیز خداوند به این دو خصلت بد مشرکان اشاره میکند اینکه به خدا ایمان ندارد و دیگری اینکه به خلق خدا خدمت نمیکنند و به خودشان هستند «وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ» همانطور که بیان شد در اینجا زکات به معنای فعل واجب آن در نظر گرفته نشده است که نیاز به قصد قربت داشته باشد بلکه مطلق زکات مانند انفاق، کمک به فقرا و.. را شامل میشود که در آن قصد قربت نیست و هر کسی این کار را انجام دهد از او قبول است.
آیتالله جوادی بیان کرد: اینکه انسان وقتی وارد بهشت میشود علمش زیاد میشود ولی حسرت نمیخورد برای آن است که آن نشئه نشئه کمال است و آنجایی که کمال باشد حسرت و نقص در کار نیست مانند فرشتگان که در عالم عقل و کمال هستند و درجات مختلفی دارند اما نسبت به هم حسرت نمیبرند که چرا ما به این مقام نرسیدیم، شئون داخلی ما نیز همینطور هستند ما سمع و بصر داریم و بین اینها هیچ حسدی نیست. در درون وهم و خیال دارد و هیچ کدام حسرت و حسد دیگری را ندارند. در بهشت هیچ کدام از این نقصها نیست. بنابراین در بهشت حسرت، حسد، زشتی و مانند آن محقق نیست با اینکه انسان کمالات نا متناهی را یکی پس از دیگر طی میکند اما هیچکدام از این نقصها محقق نیست. علاوه بر این خستگی هم در بهشت نیست برای اینکه انسان بیکار نیست که خسته بشود، علوم نا متناهیه الی یکی پس از دیگر ظهور میکند و انسان مشغول این اسامی میشود.