سروده ای از حضرت آيت الله صافي، همزمان با فرارسيدن ايام سوگواري حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلامهلال آزادگيهلال ماه محرّم ز نو هويدا شدبيا كه رايت سلطان عشق بر پا شد بيا كه رايت سلطان عشق بر پا شدبيا كه آيت فتح و ظفر هويدا شد درآ به مكتب حرّيت و فداكاريبيا كه دين ز قيام حسين احيا شد شعار باطل و شرك و فساد شد محكومبيا كه جلوهي توحيد، عالم آرا شد اگر كه حامي حقّي و يار قرآنيبيا كه پرچم دين و جهاد برپا شد به ملك غيرت و جانبازي و اراده وعزمشهيد كرب و بلا قهرمان دنيا شد به دشت ماريه از همّت بلند حسينكتاب همّت و ايمان و صبر معنا شد حسين عدل و شهامت، حسين آزاديفداي دين خدا در هجوم اعدا شد بزرگتر سند افتخار انسانهابه خون پاك حسين شهيد امضا شد مرامنامهي آزادي و حقوق بشراز آن مجاهدهي بينظير انشا شد در اين جهاد مقدّس، حسين شد پيروزيزيد ننگ بشر گشت و خوار و رسوا شد يزيد كيست؟ هر آنكسكه ضدّ آزادي استهر آن كه دشمن قرآن و آل طه شد فداي رهبر لب تشنهاي كه در ره دينغريب و بيكس و تنها به سوي هيجا شد دريغ و درد كه در كربلا ز ظلم خسانجدا سر از تن پاك عزيز زهرا شد به زير سمّ ستوران فتاد جسم حسينخيام محترم اهل بيت يغما شد نگشت تابع ظالم كه ظلم را كوبيداگر چه رنج و بلايش فزون ز احصا شد بنال «لطفي صافي» كه روز عاشوراز خون پاك شهيدان چو عيد اضحي شد