جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 26 Apr 2024
يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۳
کد مطلب : 61614
از زانو زدن در برابر امیر کویت تا برجام نافرجام/تصمیماتی که از قواعد بین المللی بدور است
به گزارش رسانه تابش کوثر  پس  از گمانه زنی های مختلف هفته گذشته اسامی وزاری پیشنهادی روحانی برای تصدی گری وزارت خانه های مختلف در دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی شد تا در کنار عناوین مختلف، لقب پیرترین کابینه دولت هم نصیب دولت دوازدهم روحانی شود.

در میان وزارت خانه های مختلف وزارت امور خارجه که عملا اصلی ترین توجه دولت یازدهم به آن بود یکی از مهمترین وزار خانه های راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.وزارت خانه ای که در چهار سال گذشته سکان دار آن محمدجواد ظریف بود که مجددا نام وی در میان وزرای پیشنهادی به مجلس دیده می شود که در این گزارش می خواهیم به این پرسش مهم که وی برای وزارت امور خارجه گزینه خوبی محسوب می شود یا خیر دست یابیم.

محمد جواد ظریف 58 ساله تحصیل کرده کشور آمریکاست که سابقه سفیر و نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در سوابق وی دیده می شود و به مدت چهار سال مسئول وزارت امور خارجه بود که توافق با گروه 1+5 و برجام بزرگترین و جدی ترین دستاورد وی البته در چتر دولت محسوب می شود.

اما همه عملکرد متزلزل  این تحصیل کرده دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو در وزارت امورخارجه مربوط به برجام و دستاوردهایی که اکنون هر روز بیشتر از گذشته در جامعه نمایان می شود، نبود چرا که اوج هنرمایی بین المللی وی که به صورت فراگیر در افکار عمومی حک شد،زانو زدن  در برابر امیر کویت و همچنین مصافحه با رئیس جمهور آمریکا در سازمان ملل بوده است. 

حدود  دوسال قبل همزمان با حضور ظریف و روحانی در نیویورک به منظور شرکت در برنامه های سالانه سازمان ملل به علت بی کفایتی مسئولان سعودی در برگزاری حج بیش از 450 تن از حاجیان ایرانی شهید و مفقود شدند که عملا سخنان رئیس جمهور و ظریف به منظور محکومیت این اتفاق تلخ افاقه نکرد و ماجرا زمانی تلخ تر شد که مسئولان سعودی حتی در صدور ویزا برای دو وزیر بهداشت و ارشاد ایران هم کارشکنی کردند که به منظور حل این مسئله ظریف  در اقدامی که خلاف اصل حکمت ، عزت ، مصلحت بود  حقارت عزت ایرانی در بین کشورهای عربی را تکمیل کرد و با حالت عجیبی از امیر کویت درخواست کرد تا به این منظور پا درمیانی کند که در نهایت با ورود عزتمندانه رهبر معظم انقلاب  این مسئله مشکل حل شد و کارشکنی های سعودی ها خاتمه یافت.

در ادامه همین اتفاقات تلخ ماجرای دست دادن ظریف با اوباما آن هم در شرایط خاص آن زمان خبرساز شد، خبری که چندان برای آینده نگری و کارنامه ظریف مناسب نبود. نشریه بلومبرگ برای نخستین بار، ماجرای دست دادن ظریف و اوباما را رسانه ای کرد، یک منبع نزدیک به هیأت دیپلماتیک ایرانی(و در حقیقت تیم رسانه ای وزارت امور خارجه) در شرح این ماجرا گفت: « پس از پایان سخنرانی حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که در حال خروج از سالن مجمع بود به طور اتفاقی با باراک اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا که در حال ورود به محل مجمع عمومی بودند روبرو شد و سلام و احوالپرسی کرد و دست داد.»

مصافحه ظریف با عادل الجبیر

اخیرا هم مصافحه ظریف با عادل الجبیر همتای عربستانی اش آن هم در زمانی که سابقه شدید الحن ترین سخنان ضد ایرانی در کانامه عادل الجبیر وجود داشت انتقادات جدیدی را روانه کارنامه ظریف کرد.اگر چه بهانه ظریف در قبال این برخوردها جذب و پیشبرد امور ایرانی ها در برابر این افراد است ولی به نظر می رسد که شناخت و آینده نگری ظریف از مسائل بین المللی که باید یکی از مهمترین خصوصیات یک وزیر امور خارجه  باشد در کمترین حد خود قرار دارد.

برجام نافرجام

اما بدون شک جدای از این مساول سند برجام و نحوه مذاکره تیم مذاکره کننده ایرانی آن هم با مسئولیت ظریف به عنوان اصلی ترین عملکرد وی در چهارسال گذشته مطرح است.  توافق هسته ای که رهبر معظم انقلاب طبق اصل حکمت و عزت و مصلحت خطوط قرمزی را برای انجام آن  مشخص کردند که اگر به درستی این خطوط رعایت می شد الان حاصل ما از برجام خسارت محض نبود . دقت شود در اینجا سخن درباره لزوم انجام توافق هسته ای یا عدم آن نیست بلکه صحبت درباره نحوه به نتیجه رسیدن این توافق خسارت بار است . توافقی که طبق نظر رهبر معظم انقلاب توافق نکردن بهتر از توافق بد است.

به عنوان نمونه منوط نشدن لغو تحریم‌ها به اجرای تعهدات ایران یکی از خطوط قرمز مهم مذاکرات بود که توسط  رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان نظام ترسیم شد . اینکه نباید حتما ایران تعهداتش را انجام بدهد تا پس از تایید آژانس تحریم ها لغو شود بلکه  اجرائیات لغو تحریم‌ها باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد که این موضوع حتی از سوی تیم مذاکره کننده ایرانی و در روز اجرای توافق هسته ای توسط رئیس جمهور مطرح و نسبت به آن اطمینان خاطر داده شد اما اکنون با گذشت بیش از دو سال از این توافق اقدامات ایران مو به مو صورت گرفته اما نه تنها همه تحریم های ثانویه هسته ای برطرف نشد بلکه اخیرا از طرف کشور آمریکا به عنوان یکی از کشورهای 1+5 تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال شده است. حال بنگرید اگر این خط قرمز هسته ای رعایت می شد آنوقت  صنعت هسته ای کشورمان در چه وضعی بود ؟ 

از سویی دیگر ساده انگاری مسائل و عدم پیش بینی آینده آن هم در برابر 6 کشور هسته ای از جمله آمریکا که بدعهدی و روابط خصمانه آنها با جمهوری اسلامی ایران اظهر من الشمس بود مشتی از خروارهاست.عجله و شتاب به منظور اتمام توافق که این مسئله مورد انتقاد شدید رهبری هم قرار گرفت و در در نهایت سبب شد که خطوط نه گانه رهبری به منظور توافق نهایی آن طور که باید در عمل روشن نشود تا حالا باتلاق برجام بیش از گذشته نمایان شود.

عدم بهبود تولید و کسب و کار و همچنین افزایش بیکاری و تثبیت رکود مطلق در بازار از جمله مصداق هایی است که می توان بعد توافق هسته ای در کشور به آن اشاره کرد.شکی نیست که همانطور که رهبری پیش بینی کرده بودند عدم نگاه به توان داخلی و نگاه داشتن به دست های خارجی به منظور بهبود وضعیت اقتصادی کشور نتیجه ای جز بدعهدی دشمنی که مسئله هسته ای را بهانه ای به منظور دشمنی قرار داده است، به وجود نمی آید.

در هر صورت با توجه به این شرایط برای ایران حال باید دید که با وجود چنین تصمیمات و عملکردی که در مدت چهارسال گذشته بیش از قبل دیکته های ظریف در عرصه بین المللی را برای سیاستمداران و مخصوصا مردم ایران شناساند چه تصمیمی در انتظار نمایندگان مجلس برای ظریف نشسته است اگرچه تجربه ثاب ثابت کرده است اغلب اوقات تصمیم جمعی سیاسی نسبت به تصمیم جمعی عقلایی در اولویت است.
https://tabeshekosar.ir/vdchk-n-.23nzzdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما