به گزارش تابش کوثر آمارهای مربوط به طلاق در طی سالهای 95 -1350 حاکی از آن است که نرخ طلاق روندی کاملا صعودی داشته است؛ به نحوی که درحال حاضر در کشور از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر میشود.
پدیدهی طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی یکی از مهمترین پدیدههایی است که به فروپاشی هستهی اصلی و بنیانِ جامعه یعنی خانواده میانجامد که بهطور معمول از آن بهعنوان انحلال قانونی پیوند ازدواج یاد میکنند.
طلاق امروزه با رشد روزافزونی در جامعه روبهروست، به نحویکه نمود آن در گرایش جوانان به راهکارهای جایگزین برای رفع نیازهای مرتبط با ازدواج مشهود است؛ به عبارت دیگر آثار گسترش این آسیب اجتماعی، جوانان را به این سمت سوق داده است که به جای آگاهی از پیامدهای طلاق و تلاش برای به حداقل رساندن آن به دنبال یافتن بدیلهایی برای ازدواج باشند.
گرایش امروزه جوانان به دوستیها و روابطِ خلاف ارزشها و هنجارهای متعارف را میتوان از جمله راههای گریز از زندگی خانوادگی متعارف قلمداد کرد؛ در این زندگی خانوادگی است که هر یک از طرفین از پذیرش مسئولیت نسبت به یکدیگر سرباز نزده و تنها تأمین نیازهای شخصی خود را در نظر نمیگیرند. ولی افزایش نرخ طلاق میتواند نشاندهندهی افول آن ارزشها و هنجارهای متعارف باشد؛ و در نتیجه، بیانگر وجود بحران در مناسبات خانوادگی است.
با توجه به نقشِ تعیینکنندهی عوامل صوری اجتماعی در رشد و شکلگیری شخصیت فردی و با توجه به افزایش نرخ طلاق بهعنوان یک آسیب اجتماعی در سالهای اخیر، به بررسی نقشِ مؤثر شرایط اجتماعی و عوامل مرتبط در افزایش نرخِ چنین آسیب اجتماعی میپردازیم.
بنا به باور ما، با شناسایی فُرمهای اجتماعی گوناگون در میان خانوادهها و روابط خانوادگی، و با تأکید بر تضادهای بنیانی میان برخی از آنها، میتوان دلایل اجتماعی افزایش نرخِ طلاق در تهران (و حتی کشور) را شناسایی و تبیین کرد. نتایج این تحلیل بههیچ وجه منافی تحلیلهای روانشناختی در بررسی دلایل افزایش این آسیب نیست، بلکه ترسیمکنندهی تأثیر شدید و منحصربهفردِ محیط اجتماعی در افزایش نرخ طلاق میباشد.
آمارهای مربوط به طلاق در طی سالهای 95 -1350 حاکی از آن است که نرخ طلاق روندی کاملا صعودی داشته است؛ به نحوی که از 7/9 درصد به 6/37 درصد در کل کشور افزایش یافته است. همچنین، میزان طلاق در مناطق روستایی به بیش از دو برابر ( از 1/4 درصد به 4/10 درصد) و در مناطق شهری به بیش از پنج برابر ( از 6/15 درصد به 5/89 درصد) صعود کرده است.
بررسی تغییرات میزان طلاق و ازدواج در شهر تهران از سال 1355 تا سال 1395 نشان میدهدکه در طول سالهای 55 تا 84 روند تغییرات طلاق سیر ثابتی دارد اما از سال 84 تا 95 با افزایش چشمگیر این پدیده مواجه هستیم. از سویی دیگر، مشاهده میشود که روند تغییرات ازدواج از سال 1389 به بعد با سیر نزولی قابل توجهی نمود مییابد؛ این در حالی است که در همین مقطع زمانی و باتوجه به کاهش آمار ازدواج شاهد سیر رو به رشد طلاق در شهر تهران هستیم.
در بررسی این آسیب در خصوص زوجهایی که در سال 1355 ازدواج کردهاند باید گفت که از هر بیست ازدواج یکی به طلاق ختم میشده است، حال آنکه این رقم در مورد ازدواجهای سالیان اخیر به یک طلاق در هر شش ازدواج رسیده است. از جنبهای دیگر یعنی زمانبندی نیز تغییراتی در ماهیت طلاق بروز کرده و اینک به شکلی روبهگسترش، ازدواجها در مراحل ابتدایی زندگی زناشویی منحل میشوند.
براین اساس میتوان گفت که در جامعهای که از کمبود روابط سالم، درست و طبیعی در رنج است، پیوند یا روابط زناشویی نیز دچار مشکلات عدیدهای هستند. مراجعه بیش از پیش افراد به مشاوران خانواده، افزایش نابهسامان پدیدهی خیانت، رشد چشمگیر اختلالات جنسی زوجین و دست و پنجه نرم کردن خانوادهها و فرزندانشان با مشکلات طلاق عاطفی از نمونه مواردی است که در پسِ این جریان در جامعه مشهود است.
در این راستا دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی در گفتگو با
تابش کوثر دلایل افزایش نرخ طلاق در کشور را دو عامل محیطی و رفتاری دانست و گفت: بیکاری، گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی از نمونه های دلایل محیطی بروز طلاق در جامعه حاضر است.
ابهری دلایل رفتاری را مهم ترین دلایل جدایی عنوان کرد و ادامه داد: گزینش نامناسب همسر، عدم تشابه فرهنگی و همسنگ نبودن در این زمینهها، دخالت های اطرافیان در زندگی زناشویی، ضعف مهارت برقراری تفاهم، گفتوگو و حل مشکلات از جمله این دلایل می باشد.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر در کشور از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر می شود، افزود: در شهر تهران از هر 3 ازدواج یکی به طلاق ختم می گردد و زن و مرد هردو از جدایی آسیب می بینند و اگر فرزندی در میان باشد سختترین دشواری متوجه او می گردد.
این آسیبشناس اجتماعی خاطر نشان کرد: بر اساس پژوهش های میدانی توسط بنیاد علوم رفتاری در 10 سال گذشته، تنوع طلبی مردان و تغییر معیارهای فرهنگی و رفتاری بخشی از زنان و مهمترین علت که 65 درصد از طلاق ها به آن بر میگردد، عدم تفاهم جنسی و ناتوانی های مربوطه در این زمینه است که بر اساس باورهای غلط زن و شوهر حاضر نیستند برای درمان آن به مشاور و متخصص مراجعه کنند.
دکتر ابهری درپایان سخنانش با تاکید بر اینکه هیچکدام از زوجین اصلیترین دلیل طلاق را بیان نمیکنند و به طرح بهانههای دیگر میپردازند، اذعان داشت: عدم آموزش تفاهم جنسی و درمان ناتوانیهای مربوطه میتواند آمار طلاق را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
گزارش از عاطفه جزایری